سلام
آخرش هم متحد نشدند حال ما باید خود دست به گلچین زده و انتخاب کنیم:
1- مرتضی آقا تهرانی (جبهه پایداری )
2- غلامعلی حداد عادل ( جبهه پایداری و متحد اصولگرایان)
3- حسین فدایی ( متحد اصولگرایان )
4- روح الله حسینیان ( جبهه ی پایداری)
5- مهدی کوچک زاده ( جبهه پایداری )
6- مهرداد بذرپاش ( متحد اصولگرایان )
7- حسین نجابت ( متحد اصولگرایان)
8- حمید رسایی ( جبهه پایداری )
9- علی اصغر زارعی ( جبهه پایداری )
10- محمود فرشیدی (متحد اصولگرایان )
11- سید محمود نبویان ( جبهه پایداری )
12- قاسم روانبخش ( جبهه پایداری)
13- محمود دهقانی ( جبهه پایداری )
14- اسماعیل کوثری (متحد اصولگرایان و جبهه ی پایداری )
15- محمد سلیمانی ( جبهه پایداری )
16- سید مسعود میرکاظمی ( جبهه پایداری و متحد اصولگرایان )
17- لاله افتخاری (متحد اصولگرایان)
18- فاطمه آلیا ( جبهه پایداری ) یا علی رضا زاکانی (متحد اصولگرایان)
19- پرویز سروری ( متحد اصولگرایان )
20- محمد حسین استاد آقا ( جبهه پایداری )
21- سید مهدی هاشمی ( جبهه پایداری )
22- حسن حمید زاده ( جبهه پایداری )
23- محمد ناصر سقای بی ریا ( جبهه پایداری )
24- حسین طلا ( جبهه پایداری )
25- علیرضا مرندی ( جبهه پایداری و متحد اصولگرایان )
26- محمد جمال خلیلیان ( جبهه پایداری )
27- علی خطیبی شریفیه ( جبهه پایداری )
28- فرهاد جوانمردی ( جبهه پایداری )
29- جواد محمدی ( جبهه پایداری )
30- حسین مظفر (متحد اصولگرایان)
این لیست با مشورت با اساتید دانشگاه و افراد انقلابی مطمئن تدارک دیده شده است
ما را از نظرات خود مطلع سازید چنانچه کسی باید اضافه شود یا کم شود حتما به ما بگویید و قطعا برسی خواهیم کرد
یکم:
آیا مجلس شورای اسلامی، آنطور که بعضیها ادعا میکنند، «شعبهای از بیت رهبری» است؟! این را رهبر یا دفتر ایشان خواستهاند یا نمایندگان مجلس، به بهانه ولایتپذیری، برای هر نفسی که میکشند، از «آقا» کسب تکلیف میکنند؟! اما گیرم که این ادعا، دروغ باشد؛ آیا فرد خاطی نباید به دلیل این «افترای بزرگ» در وهله اول به ولیفقیه و در وهله دوم به مجلس، مورد محاکمه و بازخواست قرار گیرد؟! و آیا حضرت مدعیالعموم، تکلیفی در این موارد ندارد؟! به راستی! حد و مرز آزادی بیان در نظام ما کجاست و چگونه ترسیم میشود که سید شهیدان اهل قلم، مجبور شد بگوید: در جمهوری اسلامی، آزادی برای همه هست، الا حزباللهیها؟!
سه شنبه شب هفته گذشته آقای سعید ذاکری، مسئول صفحه سیاسی هفته نامه 9 دی در محل دفتر این نشریه بازداشت شد. بازداشت وی که گفته می شود از سوی دادگاه ویژه روحانیت صورت گرفته در پی انتشار مقاله ای با عنوان «افت محبوبیت و هزینه کردن از رهبری» بوده است که در آن مواضع آقای علی لاریجانی، رئیس مجلس به نقد کشیده شده بود.
صرفنظر از متن مقاله یاد شده و یا مواضع هفته نامه 9 دی که در اینجا مورد بحث نیست، بازداشت شبانه آقای سعید ذاکری که طلبه ای مؤمن و انقلابی است نه فقط غیرقابل انتظار، بلکه سؤال برانگیز است. بازداشت وی در حالی صورت گرفته است که از مدتها قبل و هم اکنون نیز تعداد قابل توجهی از نشریات بی آن که با کمترین مانعی روبرو شوند، بسیاری از آموزه های اسلامی و انقلابی را نه در قالب نقد و بررسی، بلکه با توسل به انواع دروغ ها و شانتاژها مورد حمله قرار می دهند و در همان حال، آزادانه منتشر می شوند و از سوی مراجع ذیربط و مسئول، از جمله دستگاه محترم قضایی، حتی یک تذکر خشک و خالی نیز دریافت نمی کنند. بنابراین معلوم نیست آقای سعید ذاکری چه گناه بزرگی مرتکب شده است که دادگاه محترم ویژه روحانیت تأخیر در بازداشت ایشان را جایز ندانسته و به جای اخطار و احضار و تذکر و مقدمات دیگری از این دست، اقدام به بازداشت وی کرده است؟!
محمد سعید ذاکری از فعالان عرصه ی روزنامه نگاری و دبیر نشریه ی 9 دی طی نوشتن مقاله ای با موضوع اینکه آقای لاریجانی از چه چیزی می ترسد دستگیر شد . وی در این مقاله از آقای لاریجانی سوال کرده است که اگر شما از سلامت خود مطمئن هستید پس چرا اینقدر از مراجع و رهبری مایه می گذاری ...
اما سوال اصلی ما این است در کشوری که احترام به رئیس جمهوری آن بازیچه ی روزنامه ها و نشریات بوده و حتی در فیلمی کاملا به ریاست جمهوری توهین می شود ... این سوال چرا اینقدر قوه ی قضاییه را عصبی کرده است ...؟
این حرکت آقایان لاریجانی ها ما را به یاد نوشته ی حسین قدیانی درباره ی دیکتاتوری فامیلی می اندازد....
جالب این است این اتفاق یک بار دیگر هم هنگام سخنرانی علی لاریجانی افتاده است ...!
و یک نفر نیز در آن سخنرانی دستگیر شد ...
آیا اگر چنین اتفاقاتی برای ریاست محبوب جمهور رخ دهد ما چنین حرکاتی را از دستگاه های مربوطه می بینیم ...؟
حقانیت این دولت در آنجا دیده می شود که محمود احمدی نژاد در سخنرانی های خود از رهبری عزیز مایه نمی گذارد... اما در راه او حرکت می کند...
اما در باره ی ریاست مجلس هشتم چنین چیزی درست برعکس می باشد ...
مردم فهیم قم کینه هایی از محبوب ملت ریاست خدوم جمهور در سینه های آقایان وجود دارد و شک نکنید اگر باز هم رای بیاورند تمام آنچه را که می خواستند بدان برسند می رسند و باز هم چرخ حرکت این نظام در دستان امثال هاشمی خواهد افتاد
خدا نکند...!!!